حرفهای جا مونده

ساخت وبلاگ
امروز ناخودآگاه یاد یکی از دوستان دوره کارشناسی و ظرفیت او افتادم. اسمش فرخنده بود. یک روز به اتفاق چند تا از دوستان رفتیم سلف دانشکده  مدیریت، آنجا ساندویچ سفارش دادیم. فرخنده مقابل من نشسته بود. موقع باز کردن سس، نمی دونم چی شد که همه سس به طرف او شلیک شد. و مقنعه او کثیف شد. بعد از ظهر کلاس داشتیم. شرمنده شده بود در عین حالی که می خندیدم. ظرفیت فرخنده برام جالب بود اصلا به روی خودش نیاورد و ن حرفهای جا مونده...
ما را در سایت حرفهای جا مونده دنبال می کنید

برچسب : ظرفیت, نویسنده : arayali5 بازدید : 110 تاريخ : سه شنبه 14 شهريور 1396 ساعت: 6:49